دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
20 فروردين 1398 - 11:29
سیدرضا جزء مومنی*

بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم ... 

باران در لطافت طبعش خلاف نیست؛ اما ما آدم‌ها جز در مسیر خلاف، بذر همّت نکاشته‌ایم که توقع داشته باشیم باران، سیل نشود.
کد خبر : 372042
AG8I0172.jpg

گروه استان‌های خبرگزاری آنا؛ سالی سپری شد و سال جدید با فراز و نشیب آب آغاز شد؛ باران بارید و آدم نالید از بی‌محابا باریدن باران ...


باران در این نوبت، ترانه نبود که البته در ذات، جز ترانه نیست و این آینه طروات‌زای خداداد، روح را صیقل می‌دهد؛ اما بی‌تدبیری‌ها و زیاده‌خواهی‌های آدم‌ها، کار دست آدم‌ها داد و می‌دهد.


مسیل‌های فروخته‌شده توسط شهرداری‌ها، زمین‌های به یغمارفته در حوالی رودخانه‌ها، پزِ ایده‌آلیسم دادن مردم در روستانشینی و خوش‌نشینی به قیمت ویرانی جنگل‌ها، حمله و یورش مردم نادان به سمت ویلاسازی در دل دریاها، سدسازی‌های پوشالی به قیمت نمایش‌های پوپولیستی و عوام‌فریبانه، احداث بناها با اتکا به حضور کارشناسان کم یا بی‌اطلاع، پول‌سالاری و پول‌شویی به قیمت حضور در فعالیت‌های ساختمان‌سازی بی‌بنیاد در هر جایی و با هر رانت قدرت بی‌حیایی و بسیاری از این دست قصه‌های کهنه که دل را می‌آزارد و مجبور می‌شویم به ساحت والای باران به عنوان نعمت خداداده توهین کنیم!


باران در لطافت طبعش خلاف نیست؛ اما ما آدم‌ها جز در مسیر خلاف، بذر همّت نکاشته‌ایم که توقع داشته باشیم باران، سیل نشود.


کشوری بر آب بنا می‌شود و ویرانی ندارد و بسیاری از کشورها در اروپا بیش از 300 روز در سال رنگ آفتاب را نمی‌بینند و باران همواره می‌بارد و سونامی بیخ گوش تعدادی از کشورها، عربده می‌کشد؛ اما هیچ اتفاق بزرگی نمی‌افتد و آشتی مردم با طبیعت، کار خوبی بوده که جان آدم‌ها در حاصل این توافق بین انسان با طبیعت، ایمن مانده است.


باران می‌بارد که هم در مقدرات الهی ریشه دارد و بی‌گمان به قول آن شیرمرد لُر، خدا هر چه بخواهد؛ خیر است پس شرّ در رفتار ماست که خیر الهی را سیاه‌روز می‌کند و این روزها، طبیعت کار خودش را کرد؛ اما خیلی‌ها دائم نق زدند و بعضی از مسئولان، عکس گرفتند و پُست گذاشتند، تحلیل و تحمیل کردند عقاید ناصواب خود را. خیلی‌ها در تعطیلات نوروزی، جشن بی‌خیالی داشتند و تعدادی هم در فراسوی مرزها خستگی به در کردند و هیچ نفهمیدند که طبیعت چه می‌کند و چطور آب، شلاق می‌زند بر زندگی پیرزنی که از همه داشته‌ها، هیچ نداشت ...!


98، توفانی شروع شد و آب، ملّت را سوزاند، جمعی اسیر آب شدند و جان سپردند و بسیاری ماندند و خانه‌هاشان رفت و در این بلوای خشونت، وزیری که هر روز قطع آب و برق را به‌دلیل خشکسالی می‌دانست؛ ذوق‌زده گفت که مخازن و سدها پر شد که فلان قیمت ارزش دارد؛ اما حیف که از ارزش جانِ رفته‌ها فراموشش شد و کسی نبود که بگوید؛ آقای وزیر! آب وقتی خوب است و سدّ وقتی باید پر شود که جان آدمی به خطر نیفتد.


خیلی‌ها کمک نکردند و ستاد بحران‌ها که چند سال حقوق می‌گیرند تا یک بار دفع خطر کنند هم بی‌خیال بودند و در مقابل آب، ضربه فنی شدند؛ تدابیر سپاه و ارتش و نیروهای مردمی که ید واحده شدند هم به مذاق بعضی‌ها خوش نیامد و چه بی‌پروا سعی کردند ثابت کنند که کارهای انجام‌شده در میدان عمل به اندازه سخنرانی پشت تریبون‌های امن، ارزش ندارد! دولت مثل همیشه با انبارهای خالی به کمک مردم شتافت و باز هم دم مردم ایران گرم که جمع شدند و جمع کردند و فرستادند و افتخار ارسال کمک‌ها هم به مسئولان رسید که کنار کامیون‌ها عکس و گزارش صادر کردند که اگر نبودند حتما نبودیم ...!!!


گفته‌ها و شنیده‌ها حکایت از ترسالی مداوم در پی خشکسالی‌های اخیر دارد و بی‌آنکه گمانه‌زنی‌های احمقانه را دامن بزنیم که فلان دستگاه ابر را باردار کرده و قصد ویرانی دارد و یا اینکه ابرها را سترون کرده‌اند که نبارند و یا هر دخالت بی‌شعور در مقدرات الهی، بهتر است دستگاه‌های ذی‌ربط بیدار شوند و اجازه ندهند ترانه‌ باران به جیغ بنفش طبیعت بدل شود و کاری کنیم که از سال بعد با اتفاق‌های خوب در انتظار نعمت الهی باشیم و با تصحیح و مناسب‌سازی شرایط، فرصتی را خلق کنیم که باران همان رحمت همیشگی الهی، ببارد و روح طبیعت را شاداب سازد.


مسئولان، سال 98 را با تصاویر مبهم از بازدیدهای سرزده که در هر شبکه و سایتی پخش می‌شود از دست ندهند و در اندیشه خدمت واقعی باشند و قبل از آنکه با چکمه در دل آب بزنند با درایت در اندیشه پیشگیری از خطر سیل و آب‌گرفتگی در سال‌های آتی باشند.


کاش دعواهای مسئولان به بعد از دفع خطرات طبیعی موکول شود و فریادهای ناآگاهانه، فرصت مداخله ایمن در حوادث را ضایع نکند و کاش جناح‌ها در هنگامه‌ مکافات به تحلیل رفتار هم نپردازند و همّت خود را فقط برای نجات انسان‌ها صرف کنند و زهی سعادت بر همّت شیرمردان بسیجی که چونان هنگامه‌ دفاع مقدس پای در رکاب یاری به مردم بی‌یاور گذاردند و بی‌ادعا کار کردند و آب را به بیرون راندند تا آدم‌ها ایمن شوند و بارک‌الله به همّت مردمی که با کمک بنگاه‌های خیریه و همت‌های عالی، دست به دست هم دادند تا کمک‌های مردمی به مردم نجیب استان‌های سیل‌زده برسد و آفرین بر غیرت آنان که مانند جبهه‌ها‎‌ی جنگ و دفاع در معرکه وارد شدند و مجدانه و جهادی کوشیدند تا از آلام مردم بی‌پناه گرفتار در سیل بکاهند و مرحبا به آنان که باران را رحمت دانستند و حتی مرگ عزیزان را تاب آوردند و شاکر حضرت دوست بودند.


از ماست که بر ماست و عاقبت کوه‌فروشی، جنگل‌فروشی، ارتفاع‌فروشی، بستر رودخانه‌فروشی به آقازاده‌های بی‌درد و مرفّه‌های بی مسئولیت همین است پس «بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم.»


مسلّم آنکه اگر قرار باشد که سال‌های ترسالی آغاز شود؛ بهتر است نهادها و سازمان‌های ذی‌ربط و به‌ویژه وزارت نیرو با بازبینی و دقت در ساختار سدها و تعیین مسیر هرزآبها به سمت آنها از فرصت باران به عنوان رحمت الهی استفاده کنند و اجازه دهند علاوه بر طراوت‌زایی باران از منابع غنی آبی هم برخوردار شویم و بخش عمده‌ای از زمین های‌ مرده را جان ببخشیم.


امسال گذشت و درس خوبی را از سیل گرفتیم و یادمان باشد که سیل بدون دعوت می‌آید و بدون زحمت، ویران می‌کند و می‌کُشد؛ بنابراین فرصت را غنیمت بشمریم و با دقت قضائی و کارشناسی‌های خیرخواهانه، زمین‌های در قالب انفال را که بی‌هیچ زحمت به بعضی‌ها واگذار کرده‌اند را پس بگیرند تا فرصت مرگ در مسیل با فرار آگاهانه حذف شود.


سیل، نشان داد؛ عید و شادی را نمی‌شناسد و یک کشور را در موعد رقص شکوفه‌ها، ماتم‌زده می‌کند و حقیقت آن است که باید مقابل سیل، طرح‌های چندساله اقلیمی و ایمنی مقابل بلایای طبیعی داشت و با اقدام چند لایه، تهدیدها را به فرصت بدل کرد تا بتوان به قهر طبیعت فائق آمد.


باران را قدر بدانیم و خود عامل تبدیل نعمت به نقمت نشویم.


*مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی دامغان


انتهای پیام/4062/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب